پیوند حدیث و تاریخ
درباره پیوند حدیث و تاریخنگاری در قلمرو تمدن اسلامی، دو محور اصلی وجود دارد: نخست تأثیر نحوه نقل و روایت حدیث و تدوین کتابهای حدیثی بر شیوه نقل و تدوین کتابهای تاریخی ؛ دوم، تلقی حدیث بهمثابه منبعی تاریخی برای شناخت رخدادهای سیاسی و اجتماعی و گرایشهای مختلف در جامعه صدر اسلام تا نیمه اول قرن سوم و حتی در دوران جاهلی .
پیوند حدیث و تاریخ در تدوین اخبار سیره و مغازی پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نیز مشهود است.
شروع تاریخ روایی
به دنبال حجیت یافتن اقوال و افعال پیامبر اکرم (سنت)، به مثابه یکی از منابع تشریع، این پیوند پدید آمد و بدینگونه مطالعه مغازی پیامبر در مدینه، در ضمن مطالعه حدیث آغاز گردید و بهتدریج مطالعات تاریخی یکی از شاخههای مطالعات حدیثی شد. (۱) (۲) (۳)بررسی سند در احادیث تاریخی
برای تعیین ارزش مغازی منقول، بررسی اسناد و سلسله راویان اهمیت یافت و ارزش حدیث و روایت به قدر و اعتبار راویان آن ارتباط پیدا کرد و با همین رویکرد، دیدگاه نقادانه به راویان و منابع معلومات آنها پدید آمد که در واقع مبنای مطالعه تاریخی است. (۴)سیرهنویسی
سیره از نخستین انواع تاریخنگاری اسلامی است و مهمترین سیرهنویسان، محدثان مشهوری چون عروة بن زبیر و محمد بن مسلم بن شهاب زُهْری بودند. (۵) (۶) (۷)از همینروست که بسیاری از آثار کهن راجع به سیره نبوی و تحریرهای گوناگون آنها، تنها در متون حدیثی قرون چهارم تا هفتم یافت میشود. (۸)
تاریخنگاری بصره و مدینه
مکتب تاریخنگاریِ خبر محوری که در بصره شکل گرفته بود، در آغاز از تأثیرات علم حدیث نسبتآ دور بود، اما در نهایت، ناچار از اخذ اِسناد از علم حدیث گردید و سرانجام در مقابل مکتب تاریخنگاری مدینه، که مبتنی بر حدیث بود، کنار گذاشته شد. (۹)بعدها هم که ابن اسحاق در تدوین سیره خویش، کمی از شیوه حدیث محورِ اهل مدینه عدول کرد متهم شد (۱۰) و همین امر سبب گردید که واقدی در تألیف المغازی به اسلوب محدثان مدینه بازگردد. (۱۱)
التزام به اسناد در تاریخنگاری
نخستین تأثیر شیوه محدّثان بر اخباریان (مورخان) این بود که ذکر اسناد برای گزارشهای تاریخی هم اهمیت یافت و مورخان نیز متعهد به ذکر سند شدند، چنانکه طبری در مقدمه تاریخ خود، (۱۲) به شیوه محدّثان که تنها ملتزم به نقد اسناد بودند، مسئولیت صحت خبرهایی را که نقل کرده، بر عهده ناقلان گذاشته است.تاریخ طبری بهترین نمونه از اثرپذیری مورخان از شیوه محدّثان (التزام به اسناد) است، (۱۳) البته اهتمام و سختگیری مورخان درباره اِسناد به اندازه محدّثان نبود و در برخی موارد در باب راویان و اِسناد تساهل میورزیدند، شاید ازاینرو که مسلمانان در مجموع به اندازه حدیث به تاریخ اهمیت نمیدادند. (۱۴)
طبقاتنگاری
بعدها انواع دیگری از تألیف، از جمله کتابهای طبقات، تحت تأثیر علم حدیث پدید آمد تا محدّث بتواند صحت اسانید را، از طریق بررسی نامهای رجال و احوال و درجه صدق و اعتبار و دقت آنان و دورهای که در آن میزیستند، احراز کند. (۱۵)طبقاتنگاری، که گونهای تألیف تاریخی محسوب میشود، بعدها تکامل پیدا کرد و به علوم دیگر، غیر از علم حدیث، نیز راه یافت.
کتب شرح حال راویان
کتابهای شرح حال راویان، از قبیل التاریخ الکبیر بخاری، الجرح و التعدیل ابوحاتِم رازی و التقیید لمعرفة السنن و المسانید ابن نقطه، نیز منشعب از علم حدیثاند و متضمن فواید تاریخی بسیار. (۱۶)کتب تاریخ محلی
در کنار این کتابها، باید از کتابهای تاریخ محلی نام برد (تاریخ/ تاریخنگاری) که هرچند اساسآ برای رفع نیاز محدّثان تدوین شدهاند، (۱۷) متضمن اطلاعات تاریخی فراواناند.وضع ابتدائی کتب
ابتدا در اینگونه آثار، بیشتر به شرححال صحابه و تابعین ساکن در محلی خاص توجه میشد، از جمله در کتابهای تاریخ واسط تألیف ابن بهشل (متوفی ۲۹۳) و تاریخُ الرَقَّةِ و مَنْ نَزَلَها مِن اَصحابِ رسولِ اللّهِ صلیاللّه علیه وسلم و التابعین و الفقهاء و المحدثین، از ابوعلی محمد بن سعید قشیری حرانی (متوفی ۳۳۴).تبدیل به تاریخنگاری محلی
سپس اینگونه کتابها صبغه تاریخنگاری محلی بیشتری به خود گرفت، از جمله به هویت تاریخی شهر در روزگار پیش و پس از اسلام و چگونگی فتح آن توجه شد.نمونه کتب تاریخ محلی
نمونههای برجسته این نوع آثار عبارتاند از: تاریخ مدینةالسلام (تاریخ بغداد) از خطیب بغدادی ؛ تاریخ نیسابور (تاریخ نیشابور) از حاکم نیشابوری و تکمله آن؛ السیاق، از عبدالغافر بن اسماعیل فارسی (متوفی ۵۲۹)؛ تاریخ جرجان، از سهمی (متوفی ۴۲۷)؛ تاریخ دمشق، از ابن عساکر ؛ و القند فی ذکر علماء سمرقند، از نجمالدین عمر بن محمد نَسَفی (متوفی ۵۳۷).آثار رجالی کهن شیعه ــیعنی کتاب معرفةالناقلین عن الائمة الصادقین از محمد بن عمر کَشّی، کتاب فهرست اسماء مصنفی الشیعة از ابوالعباس احمد بن علی نجاشی (متوفی ۴۵۰) و کتاب الرجال و الفهرست شیخ طوسی نیز در این زمرهاند و متضمن فواید تاریخی بسیار درباره تاریخ شیعه امامیه در چهار پنج قرن اول هجری .
کتب المؤتلف و المختلف
کتابهایی که با عنوانهایی نظیر «المؤتَلف و المختَلَف»، «المفترق و المتفَق» نوشته شدهاند هم نوعی تراجماند و فواید تاریخی و تمدنی بسیار دارند. (۱۸)کتب تاریخ جهانی و عمومی
شیوه محدّثان و کتابهای رجال الحدیث، افزون بر کتابهای تراجم و طبقات، بر شیوه کتابت تاریخهای جهانی و عمومی هم اثر گذاشتهاند، خاصه از قرن ششم به بعد.نمونه اینگونه تاریخها، المنتظم از ابن جوزی، البدایة و النهایة از ابن کثیر، و تاریخالاسلام از ذهبی هستند.
در این کتابها، تراجم پس از حوادث میآیند و اهتمام به تراجم بیش از حوادث است. (۱۹)
حذف سند اخبار از کتب تاریخ
هرچند تاریخنگاری اسلام از آغاز و در روند تکاملیاش تحت تأثیر شیوه محدثان بود، اما از اوایل قرن چهارم اندکاندک از تأثیر تاریخنگاری بر حدیث کاسته و روش ذکر سند در اخبار حذف شد.علی بن حسین مسعودی را میتوان نماینده تاریخنگاری بدون سند تلقی کرد. (۲۰)
جایگاه احادیث در تاریخنگاری
احادیث پیامبر و ائمه علیهمالسلام نیز بهمثابه منبع و سند تاریخی، متضمن فواید تاریخی مهمیاند که در تاریخهای رسمی در دسترس نیستند.بررسی وضعیت عرب جاهلی
احادیث از منابع و اسنادیاند که برای پژوهش در تاریخ عرب جاهلی و بررسی اوضاع و احوال اجتماعی و دینی آنها نیز به کار میآیند، چنانکه جوادعلی در بازسازی تاریخ عرب جاهلی در کتاب المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، در کنار دیگر منابع، به احادیث رجوع و ادعا کرده است که در احادیث در این باب چیزهایی وجود دارد که در دیگر منابع نیست. (۲۱)بررسی رخدادهای قرون اول
اما مهمترین استفاده احادیث، در باب تاریخ و سیره پیامبر اکرم و اصحاب و ائمه و کلاً رخدادهای دینی و سیاسی و اجتماعی سه قرن اول اسلامی است.صحیح بخاری
مثلا در کتاب الجهاد و السیر صحیح بخاری، مطالب بسیاری درباره غزوات پیامبر اکرم آمده است که فواید تاریخی فراوانی دارد، از قبیل واقعه پرچم دادن پیامبر اکرم به علی علیهالسلام در غزوه خیبر، (۲۲) غزوه تبوک، (۲۳) و چگونگیِ گرفتن خمس (۲۴) و جزیه در زمان پیامبر و پس از آن. (۲۵)در کتاب الاصحاب (۲۶) هم مطالبی درباره صحابیان پیامبر و مناسبات ایشان با پیامبر و شأن و منزلت آنان آمده است.
کتاب مناقبالانصار (۲۷) نیز اطلاعات ارزشمندی درباره انصار دارد.
سنن دارمی
کتاب السِّیر در سنن دارمی، (۲۸) در ابواب السیر سنن ترمذی (۲۹) و ابواب فضائلالجهاد (۳۰) نیز درباره غزوات صدراسلام اطلاعات سودمندی دارند.کتب صنعانی
کتاب بسیار کهن حدیثی المصنَّف، اثر عبدالرزاق بن همام صنعانی (متوفی ۲۱۱)، نیز از حیث اخبار و فواید تاریخی فراوان درباره سیره نبوی و صدر اسلام، منحصر به فرد است.صنعانی علاوه بر آوردن اخبار تاریخی فراوان در ابواب گوناگون المصنَّف، در کتاب المغازی (۳۱) و باب ازواج النبی (۳۲) و بابالقبائل (۳۳) نیز مطالب بسیاری راجع به سیره نبوی و قریش و انصار ذکر کرده است.
تاریخ در منابع حدیثی شیعه
در کتابهای حدیثی کهن شیعه نیز درباره سیره پیامبر و ائمه علیهمالسلام و رخدادهای زمانه ایشان مطالب ارزشمندی آمده است.هرچند در کتابهای حدیث شیعه، درباره سیره و مغازی پیامبر باب مستقلی گشوده نشده، اما بهطور پراکنده در ابواب گوناگون، مطالب درخور توجهی آورده شده است.
آثار کلینی و ابن بابویه
مثلا کلینی و ابن بابویه در آثار خود، اخبار فراوانی از کتاب المبتدأ و المبعث و المغازی و الوفاة والسقیفة و الردة از ابان بن عثمان بجلی، راوی مشهور امامی قرن دوم و از اصحاب اجماع، نقل کردهاند. (۳۴)یکی از متون تاریخی متعددی که کلینی در تألیف کافی از آنها بهره گرفته، کتاب خروج محمد بن عبداللّه و مقتله تألیف ابومحمد عبداللّه بن ابراهیم بن محمد جعفرى است.
اصول کافی
در کافی، همچنین احادیث بسیاری از قول ائمه علیهمالسلام درباره تاریخ صدر اسلام آمده است، از جمله سیره رسول خدا، (۳۵) زندگی عبدالمطلب و ماجرای حمله ابرهه به مکه، (۳۶) زندگی فاطمه بنتاسد و رابطه او با پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و علی علیهالسلام، (۳۷) محل دفن حضرت علی (۳۸) و توصیف امام حسن از حضرت علی، (۳۹) تاریخ تولد حضرت علی علیهالسلام و مدت عمر وی، (۴۰) و سیره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام. (۴۱)المحاسن و معانیالاخبار
در دیگر کتابهای حدیثی شیعه نیز از این دست مطالب تاریخی مییابیم؛ مطالبی چون سیره حضرت رسول از قول امام صادق علیهمالسلام (۴۲) (۴۳) و توصیف سیما و اندام حضرت رسول از زبان هند بن ابیهاله به نقل از امام حسن علیهالسلام. (۴۴)نهجالبلاغه
در نهجالبلاغه (۴۵) نیز مطالبی از قول حضرت علی علیهالسلام در توصیف جامعه عرب پیش از ظهور اسلام آمده است.آثار طوسی
طوسی در کتاب الجهاد در الاستبصار (۴۶) و تهذیب الاحکام (۴۷) نیز مطالبی راجع به سیره حضرت رسول و ائمه علیهمالسلام ذکر کرده است.وی در الامالی (۴۸) نیز رساله صلحالحسن اثر محدّث امامی، عبدالرحمان بن کثیر هاشمی (متوفی ۱۸۶)، را نقل کرده است.
عیون اخبارالرضا
عیون اخبارالرضا از ابن بابویه نیز، افزون بر اشتمال بر سخنان و شرححال امام رضا علیهالسلام و حوادث زمان حضرت، مبتنی بر منابع تاریخی ارزشمندی چون کتاب الاوراق فی اخبار خلفاء بنیالعباس و اشعارهم تألیف ابوبکر محمد بن یحیی صَولی (متوفی ۳۳۵) است. (۴۹)تاریخ اهلالبیت نقلا عنالائمه
تاریخ اهلالبیت نقلا عنالائمه نیز یکی از معدود متون باقیمانده درباره تاریخ زندگی ائمه علیهمالسلام است که به کوشش محمدرضا جلالی حسینی به چاپ رسیده است.پینوشتها:
۱. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۹۸۳.
۲. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۷۶، بیروت ۱۹۸۳.
۳. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۳۰، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۴. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۷۶، بیروت ۱۹۸۳.
۵. محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الأعلان بالتوبیخ لمن ذمّ التّاریخ، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۷۱، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
۶. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۲۰ـ۳۲، بیروت ۱۹۸۳.
۷. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۶۱ـ۱۰۲، بیروت ۱۹۸۳.
۸. ابن هشام، سیرت رسولاللّه، ج۱، مقدمه مهدوی، ص۱۵۱ـ ۱۶۳، ترجمه و انشای رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ش.
۹. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۲، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۱۰. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۲، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۱۱. بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۱۲۹، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
۱۲. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱، ص۷۸.
۱۳. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۵۵ ـ۵۶، بیروت ۱۹۸۳.
۱۴. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۲۷، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۵. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۲۷، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۶. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۷. عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، ج۱، ص۵۶، بیروت ۱۹۸۳.
۱۸. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۱۹. بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، ج۱، ص۳۳ـ۳۴، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
۲۰. شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورّخون، ج۱، ص۳۷۸، ج ۱، بیروت ۱۹۸۳.
۲۱. جوادعلی، المفَصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۶۷، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۲۲. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۵، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۶، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۴. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۴۱ـ۶۲، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۶۲، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۸۸ـ۲۲۱، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۷. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۱ـ۲۷۰، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۸. عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۲، ص۲۱۴ـ۲۴۴، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبةالاعتدال، (بیتا).
۲۹. محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح، ج۳، ص۵۲ـ۸۷، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳.
۳۰. محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح، ج۳، ص۸۸ـ۱۳۱، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳.
۳۱. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۵، ص۳۱۳ـ۴۳۹، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۲. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۱، ص۴۲۹ـ۴۳۳، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۳. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۱، ص۴۷ـ۶۶، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۴. محمدکاظم رحمتی، «بازماندههایی از کتابی کهن در سیره نبوی از عالمی امامی: المبتدا و المبعث و المغازی (و) الوفاة و السقیفة و الردة ابان بن عثمان بجلی»، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، کتاب ماه دین، سال ۸، ش ۱ـ ۲ (آبان و آذر ۱۳۸۳).
۳۵. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۴۲ ۴۴۶.
۳۶. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۴۷ ۴۴۸.
۳۷. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۲ ۴۵۴.
۳۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۶.
۳۹. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۷.
۴۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۸.
۴۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۱ ۴۶۶.
۴۲. احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۲، ص۳۵۴، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
۴۳. احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۲، ص۳۹۰۳۹۱، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
۴۴. ابن بابویه، معانیالأخبار، ج۱، ص۷۹۸۱، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
۴۵. علی بن ابیطالب (علیه السلام)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
۴۶. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۳، ص۲۶، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۵۱۳۷۶/ ۱۹۵۶۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ش.
۴۷. محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج۶، ص۱۲۱۱۸۲، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ش.
۴۸. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۵۶۱ـ۵۶۷، قم ۱۴۱۴.
۴۹. محمدکاظم رحمتی، «دو کتاب به روایت شیخصدوق»، ج۱، ص۶۱ـ۶۳، همان، سال ۶، ش ۶ـ۷ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۲).
ابن بابویه، معانیالأخبار، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
ابن هشام، سیرت رسولاللّه، ترجمه و انشای رفیعالدین اسحاق بن محمد همدانی، چاپ اصغر مهدوی، تهران ۱۳۶۱ش.
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
احمد بن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
بشار عواد معروف، «اثر الحدیث فی نشأة التاریخ عند المسلمین»، الاقلام، سال ۲، ش ۹ (محرّم ۱۳۸۶).
بشار عواد معروف، «مظاهر تأثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین»، همان، سال ۱، ش ۵ (شعبان ۱۳۸۴).
محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳.
جوادعلی، المفَصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
عبداللّه بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبةالاعتدال، (بیتا).
عبدالعزیز دوری، بحث فی نشأة علم التاریخ عندالعرب، بیروت ۱۹۸۳.
محمدکاظم رحمتی، «بازماندههایی از کتابی کهن در سیره نبوی از عالمی امامی: المبتدا و المبعث و المغازی (و) الوفاة و السقیفة و الردة ابان بن عثمان بجلی»، کتاب ماه دین، سال ۸، ش ۱ـ ۲ (آبان و آذر ۱۳۸۳).
محمدکاظم رحمتی، «دو کتاب به روایت شیخصدوق»، همان، سال ۶، ش ۶ـ۷ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۲).
محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الأعلان بالتوبیخ لمن ذمّ التّاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳.
عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
طبری، تاریخ (بیروت).
محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۵ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ش.
محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ش.
علی بن ابیطالب (علیه السلام)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
کلینی، اصول کافی.
شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورّخون، ج ۱، بیروت ۱۹۸۳؛
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}